سرهنگ باقر رجبی ویسرودی فرمانده انتظامی شهرستان املش در نشست خبری با اصحاب رسانه ضمن تجلیل از خبرنگاران شهرستان املش به مناسبت روز خبرنگار گفت ؛ رسانه ها نقش ارزنده ای در آگاهسازی جامعه دارند و یکی از کارکردهای رسانه ها ارتقای دانش عمومی و آموزش همگانی می باشد که آستفاده از این ظرفیت رسانه ها می تواند ما را در جهت سلامت و امنیت اجتماعی یاری نمایند. چون ریشه اکثریت جرایم و آسیب های اجتماعی در ناآگاهی آسیب دیدگان و قربانیان جرایم است سرهنگ رجبی ویسرودی با بیان اهمیت و جایگاه رسانه ها در ارتقای احساس امنیت در جامعه افزود؛ رسانه ها بعنوان عنصری مهم و اثرگذار جامعه در فرآیند پیشگیری اجتماعی نقش اساسی دارند.زیرا جامعه پذیر نمودن اعضای جامعه و ترویج و تقویت الگوهای مناسب رفتاری در جامعه از کارکردهای دیگر رسانه هاست که این نقش رسانه ها ارتباط مستقیم با نقش و ماموریت های پلیس داردسرهنگ باقر رجبی ویسرودی با تاکید بر اقدامات ایجابی پلیس اشاره کرد؛ هرچه تعامل رسانه ها و اصحاب قلم و خبرنگاران با پلیس نزدیک تر و بیشتر باشد یقینا در تحقق پیشگیری اجتماعی و اثربخشی اقدامات ایجابی پلیس موثرتر خواهد بود و با ذکر مثال و مصداقی در حوزه پیشگیری از اعتیاد این نقش را به خوبی تشریح کرد گفت؛ از آنجایی که فرهنگ سازی و اطلاع رسانی درست از عواقب و پیامدهای ناگوار اعتیاد و اجتماعی کردن مبارزه با سوء مصرف مواد مخدر را از دیگر نقش رسانه هاستایشان یکی از راههای مؤثر در کاهش آسیبهای اجتماعی را آموزش و توانمندسازی آحاد مختلف جامعه دانست و گفت چون اعتیاد پدیدهای خانمانسوز است که باعث نابودی جامعه از حیث نیروی انسانی، تزلزل خانواده ها و از بین رفتن بسیاری از ارزشها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی جامعه می شود. بنابراین توجه به آموزش و آگاهسازی آحاد مردم در این زمینه امری بسیار حیاتی است که رسانه ها می توانند سهم مهمی داشته باشند.بنابراین میتوان رسانه را یکی از عناصر اصلی قانون پذیر کردن، اجتماعی کردن ، فرهنگ سازی و اطلاع رسانی در جامعه برشمرد که در تولید و حفظ و بازتولید امنیت بعنوان بازوان قوی فراجا محسوب می شوند و در شهرستان املش همکاری و تعامل اصحاب رسانه با پلیس قابل تقدیر است.در پایان از زحمات خبرنگ,رسانه ها,آگاهسازی جامعه,پیشگیری اجتماعی از جرایم,سرهنگ باقر رجبی ویسرودی,فرمانده انتظامی شهرستان املش ,نشست خبری با اصحاب رسانه,تجلیل از خبرنگاران ...ادامه مطلب
از آنجایی که زندگی اجتماعی انسانها حاصل تعامل و مشارکت آنهاست و فعالیت های مشارکتی پایه و اساس حیات اجتماعی بویژه در جوامع سنتی می باشد که در تعریف مشارکتParticipation) )بهمعنی بهکار گرفتن منابع شخصی بهمنظور سهیم شدن در یک اقدام جمعی است.[1]یعنی مشارکت عملی جمعی، آگاهانه و داوطلبانه است که دربردارنده دخالت در امور عمومی و در سطوح مختلف تصمیمگیریهای .... تا مساعدت مستقیم به ارضای نیازهای اجتماعی و همچنین دخالت مردم در کارکرد سازمانهایی است که حیات کاریشان به آن بستگی دارد.[2]با تامل در هدف مشارکت که همفکری، همکاری و تشریک مساعی افراد در جهت بهبود کمیت و کیفیت زندگی در تمامی زمینههاست که در نگاه علمی در این نوشتار از نگاه مکتب جامعه شناسی(کارکردگرایی)به ان پرداخته شده مکتب کارکردگرایی (Functionalism)؛ این مکتب توجه خود را به نقشها و کارکردهایی معطوف میدارد که مشارکت افراد یا گروهها در جامعه موجب پدید آمدن آنها میشود. از نظر طرفداران این مکتب عملکرد یا فونکسیونی که مشارکت گروه یا طبقه خاصی در جامعه بهوجود میآورد، حائز اهمیت است. زیرا در نتیجه این کارکردها، نظام اجتماعی میتواند به حیات خود ادامه دهد و انسجام اجتماعی و وفاق جمعی را پدید آورد. در این مکتب، نقشی که هر جزئی از ساخت اجتماعی در رابطه با کل در نظر گرفته می شود. با بهره گیری از نظریه بالا از آنجایی که زندگی اجتماعی بویژه در گذشته بر مبنای فعالیتهای سنتی استوار بود بیش از هر زمانی نیازمند ایفای نقش اننسانها در فعالیت های گروهی بود بطوری که در روابط اجتماعی پایدار که حتی بصورت سنتی در آمده از اهمیت خاصی برخوردار بوده و این ایفای نقش شاید تا سالیانی منحصر به فرد یا افراد یا قبیله ای خاصی می شدکه در ادامه بصورت مصداقی پرداخته خواهد شد، دوشاب پزی یکی از فعالیت هایی است که هم می توان به عنوان یک آیین کهن به آن پرداخت و به آداب و رسوم و شیوه های مشارکت پرداخت که این فعالیت براساس روابط پایدار نهادینهشده در جامعه و میزان مشارکت افراد را تحت تأثیر قرار میدهد و حتی ساخت جامعه را حفظ میکند و موجب بقا و ادامه حیات آنها میشود. در مکتب کارکردگرایی که توجه خود را به نقشها و کارکرد,دکتر باقر رجبی ویسرودی- واکاوی دوشاب پزی- مشارکت اجتماعی در فعالیتهای روستایی گیلان از دیدگاه کارکردگرایی ...ادامه مطلب
تحلیلی بر آسیب اجتماعی فرار از منزل پيچيدهتر شدن روابط اجتماعي، صنعتي شدن كشورها، سست شدن روابط عاطفي حاكم بر خانواده، شكاف بيننسلي، بيكاري، فقر، مهاجرت بيرويه به شهرهاي بزرگ و كلانشهرها، افزايش حاشيهنشيني و... زمينه مناسبي براي گسترش آسيبهاي اجتماعي فراهم آورده است. يكي از اين آسيبهاي اجتماعي فرار دختران، پسران و حتي بزرگترها از منزل مي باشد. براي ‹‹فرار›› تعاريف متعددي وجود دارد. برخي معتقدند؛ فرار مكانيسمي است در جهت يافتن مجالي براي اثبات وجود فرد كه در خانه چنين فرصتي نيافته است و يا ميل به رهايي از قيد خانواده كه به فرار از سرپرستي و نظارت پدر و مادر منجر ميگردد. معمولاً فرار به منظور دوري يا اجتناب از بعضي چيزها، يا براي يافتن و به دست آوردن بعضي چيزهاي ديگر صورت مي گيرد. فرار از خانه معلول شبكه پيچيده اي از عوامل مؤثر خانوادگي، رواني، اجتماعي و فرهنگي در سطح خانواده، مدرسه و اجتماع است و از آن حيث كه نهتنها فرد را در معرض آسيبهاي جدي رواني و جسمي قرار مي دهد، بلكه در صورت عدم انجام اقدامات مؤثر براي حل آن، به كانون خانواده و اجتماع آسيب جبرانناپذيري وارد ميكند بايد مورد توجه جدي مسئولان حكومتي، خانوادهها و نهادهاي مردمي قرار گيرد. از همه مهمتر اينكه در برخي موارد فرزندان، قربانيان اينگونه رفتارها ميشوند و از سويي ديگر، بخشي از نيروي كار و توليد جامعه و سلامت جسم و روان تعداد قابلتوجهي از افراد فرداي جامعه از دست خواهد رفت. امروزه فرار نوجوانان از خانه و ترك اعضاي خانواده، بدون اجازه والدين يا وصي قانوني و یا همسر، در واقع نوعي واكنش نسبت به شرايطي است كه از نظر فرد نامساعد، غيرقابل تحمل و بعضاً تغييرناپذير است. ارائه آمارهاي رو به افزايش در رسانهها و رؤيت آشكار اين دختران در معابر عمومي، بر نگرانيها بيش از پيش دامن ميزند و تبعات منفي آن به عنوان يک عارضه و آسيب اجتماعي، تأثير بسيار نامطلوبي بر جامعه ميگذارد. گرچه آمار مربوط به دختران و زنان فراری جزو آمارهای محرمانهای است که کمتر از سوی مسئولان و نهادهای ذیربط اعلام میشود، اما واقعیت جامعه امروز نشان میدهد، بحث زنان و دختران فراری ,معین رمضانی- کارشناس فقه و مبانی حقوق اسلامی،تحلیلی بر آسیب اجتماعی فرار از منزل،فرار از خانه معلول شبكه پيچيده اي از عوامل مؤثر خانوادگي، رواني، اجتماعي و فرهنگي در سطح خانواده، ...ادامه مطلب
نقش دینداری و معنويت در پیشگیری از جرايم و آسيب هاي اجتماعی دينداري نوعي زندگي و تربيت ديني فرآيندي است که آدمي را براي نحوه خاصي از حيات مهيا مي سازد. اين نحوه زندگي بر مبناي اصول، قواعد و راهبردهاي از پيش تعيين شده اي شکل مي گيرد که توسط دين و در قالب عقايد و شريعت به آدمي عرضه گرديده است.پس اگر انسان در گستره تعاليم صحيح ديني رشد يابد، در همه حال خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خويش حس کند ، قوانين اجتماعي را به بهترين نحو رعايت مي نمايد و به حقوق متقابل انساني احترام مي گذارد. با ايجاد اين بستر، مظاهر انساني به ظهور مي رسد و جامعه متجلي مي گردد چون در تربيت ديني، بعد اجتماعي همراه با بعد ايماني و شخصيت، پرورش و رشد مي يابد.دين در يکپارچه سازي انساني و سالم سازي جوامع نقش بسزايي دارد . گروهی از متخصصان روانشناسي شخصيت از جمله :«اهلرانگر»، «يونگر»، «ويکتورفرانگل»،«آلپورت» و ... بر اين باورند که دين و ارزشهاي ناشي از آن بيش از هر عامل ديگري در يکپارچگي شخصيت و معني دادن به شخصيت فرد موثرند بی شک اعتقادات و آموزه های دینی يكي از عوامل مهم و تاثيرگذار در كاهش آسيب هاي اجتماعي و جرايم است چون پيشگيري از جرم، بخشي مهم و در عين حال مورد توجه سياست جنايي اسلام است. آموزش، تقويت انگيزه هاي معنوي، تامين نيازهاي طبيعي و مشروع و حذف عوامل تحريک کننده از يک سو و مراقبت همگاني و متقابل که با امر به معروف و نهي از منکر در جامعه اسلامي، به عمل مي آيد، از سوي ديگر عناصر و مراحل گوناگون اين جنبه از سياست جنايي اسلام محسوب مي شود که جامعه مدني در آن سهم عمده اي را دارا است. (حسيني، 1383 : 217) بنابراین در ارتباط با نقش پیشگیرانه اعتقادات دینی در بروز جرایم که یافته های کارشناسان امر موید این مطلب است : تمام مفاسد فردي و اجتماعي از بي ديني است. در مراجعه به زندان ها خواهيم يافت که تقريباً 98 درصد بزهکاران و جنايتکاران کساني هستند که اعتقادات ضعيفي دارند.(بيات،.1387،106) دين در سالم سازي محيط اجتماعي نقش موثري دارد. دين مي تواند عامل کنترل اضطراب ها و احساس ناامني ها و وسيله اي براي ايجاد آرامش باشد. در عصر حاضر بسياري از انحرافات، لغزش ها، شکست ها و نابودي جوامع و ... به دليل غوطه ور شدن انسان در منج,باقر رجبي ويسرودي: کارشناسي ارشد رشته پژوهش علوم اجتماعي- نقش دینداری و معنويت در پیشگیری از جرايم و آسيب هاي اجتماعی-طرح و معرفي الگوهاي موفق ...ادامه مطلب
قدرت من در ارتباطات انساني 1.ایجاد ارتباط اجتماعی: افرادی که بیشتر از واژه من استفاده می کنند دارای اعتماد به نفس بالاتری از دیگران هستند. این افراد براحتی می توانند خودشان را محور برقراری ارتباط قرار دهند. در نظر بسیاری از افراد استفاده از واژه من جالب و گیراست. به ویژه هنگام مصاحبه های شغلی و یا پیوستن به گروه های جدید. ۲. شفاف سازی: استفاده از واژه من باعث شفاف سازی و دوری از هرگونه شایعه پراکنی یا دخالت حدس و گمان نسبت به منظور یا همان نیت طرفین ارتباط می شود. همیشه لازم است که ارتباطات با پیام های کاملا واضح همراه باشد و گاهی اوقات افراد برای گیج کردن مخاطب از ضمیرهای سوم شخص استفاده می کنند. افرادی که قصد دارند از اصالت بیشتری در روابط انسانی برخوردار باشند لازم است تا به تمرین استفاده از ضمیر من بپردازند. ۳. مسئولیت پذیری: افرادی که از واژه من بجای او، آنها، مردم، دیگران، آدما، برخی ها و... استفاده می کنند در حقیقت ظرفیت بالاتری از پذیرش ابعاد شخصیتی خود فراهم می آورند. وقتی می گوییم: "نظر من این است که..." یا "من اینگونه فکر می کنم که..." یعنی نسبت به نقد همین افکار و رفتارها هم منعطف و آماده شنیدن حرف های دیگران هم هستیم. ۴. تمرکز بر احساسات: برای دقت بیشتر بر آنچه که به آن رد و بدل شدن عواطف یا احساسات می گویند لازم است که ضمیر من و تو استفاده کنیم. ضمیر من برای بیان راحت و سر راست چیزی که در لحظه تجربه می کنیم بهترین راه است. همچنین مخاطب قرار دادن فرد مقابل نیز باعث تمرکز بر اینجا و اکنون می شود که برای نتیجه گیری از بحث ها انکار ناپذیر است. البته بسیاری از انسان ها بجای این روش از استعاره، کنایه، مثال و روش هایی چون شوخی و سئوال پرسیدن استفاده می کنند. نتیجه گرایی: معمولا گفتگوی بسیاری از ما انسان ها بی نتیجه رها می شود. در حالی که باید هدف از گفتگو را قبل شروع آن مشخص کنیم. در ساده ترین محاوره ها هم اهدافی نهفته است. به این جمله دقت کنید: سلام! صبح بخیر. اریک برن که از روان درمانگران بزرگ معاصر است برای هرکدام از این کلمات و عبارات اسم ضربه را انتخاب کرد. این ضربه های مثبت با هدف برقراری ارتباط، نشان د,معين رمضاني كارشناس الهيات گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي،قدرت من در ارتباطات انساني،ایجاد ارتباط اجتماعی،مسئولیت پذیری ...ادامه مطلب
تربیت فرندان در عصر ارتباطات چگونه است؟ والدین باید بدانند در عصر ارتباطات و فضای مجازی، چگونه فرزندانشان را تربیت کنند، رسانه می تواند با همکاری آموزش وپرورش شیوه های تربیتی درست را به والدین آموزش دهد. نداشتن ارتباط صمیمی و دوطرفه میان والدین و فرزندان، خانواده را دچار آسیب های اجتماعی میکند. بر اساس پژوهش های انجام شده در حال حاضر ریشه بسیاری از آسیب های اجتماعی فقدان فرهنگ گفت و شنود، فرهنگ تفکر نقادانه و فرهنگ حل مسئله در خانواده ها است. متاسفانه بسیاری از خانواده ها نمی دانند چطور با فرزندانشان در هنگام استفاده از وسایل ارتباطی از قبیل رایانه، ماهواره و... رفتار کنند.آیا نظارت داشته باشند. نظارتشان محدود باشد یا خیر و... جدی نگرفتن کودکان صحبت نکردن با فرزندان ، وقت نگذاشتن کافی برای کودک و بطور کلی نداشتن فرهنگ مذاکره در خانواده ها عواملی است که منجر به بروز آسیب های اجتماعی در خانواده ها می شود.چرا که اگر کودک یک ارتباط صمیمی با والدین خود داشته باشد مسائلش را حتماً با خانواده در میان گذاشته و خانواده نیز باید با رعایت اصول تربیتی کودک خود را هدایت کند اما این هدایت نباید کودک را از تفکر باز دارد. ,تربیت، فرزندان، ارتباطات، عصر، ارتباط، صمیمی، کودکان، والدین، خانواده، نظارت، وقت، آسیب های اجتماعی ...ادامه مطلب