مدرنيته و افزايش آسيب هاي اجتماعي

در طول تاريخ بشريت و بر اساس مستندات و مصاديق در دسترس بشر همواره به سمت و سويي تکامل يافته است که ضمن افزايش ضريب امنيت و آسايش خود و همچنين دستيابي به مرتبه اي از نظام سلامت، با توسعه دانش و بهره گيري از آن براي اختراع و توليد ابزار مورد نياز رفاه نسبي را کسب نمايد.

آنچه بديهي است بشر هيچ گاه از اين تلاش و حرکت در اين مسير صعودي دست برنداشته است به گونه اي که در اعصار گذشته همواره ميزان دسترسي وبهره برداري انسان از طبيعت وظرفيت هاي پيش رو نسبت به قبل سير رشد را نشان داده است.

با ذکراين تفاسير بايد اين گونه در نظر داشت که پيشرفت و توسعه از يک طرف و فضاي حاکم بر جامعه از طرفي ديگر دو مقوله مرتبط و مکمل هم هستند بدين معنا که جنبه هاي مثبت توسعه زماني محقق شده و نمود بيشتري نسبت به جنبه هاي منفي آن پيدا مي کند که زمينه هاي آن در جامعه از قبل مهيا و پديدار شده باشد تا ظرفيت پذيرش و بهره گيري از نقاط مثبت ايجاد شود.

در عصر مدرنيته امروزي و پيشرفت تکنولوژي در بالاترين حد به خوبي شاهد هستيم که ساختارهاي اجتماع،نوع وماهيت ارتباطات اجتماعي،گفتمان هاي بشر و...دچار تحول و تغيير اساسي شده است و لذا آنچه در اين ميان به شدت مورد تهديد قرار مي گيرد داشته ها و آموخته هاي فرهنگي و اعتقادي بشريت است چرا که در پس اين مدرنيته شدن شاهد تغيير ارتباطات اجتماعي و تماس فرهنگ هاي متمدن و غيرمتمدن در فرا مرزها هستيم.

بنابراين بايد مدرنيته شدن را براي جوامعي همچون کشور عزيزمان ايران که مجهز به ناب ترين فرهنگ ديني و غناي اسلامي بوده و از طرفي تمدن چند هزار ساله آن نمايانگر عمق دانش و اخلاق است ، تهديدي جدي تلقي کنيم.

شايد اين سوال در ذهن ايجاد شود که چگونه ماهيت مدرنيته ميتواند تهديدي براي بشريت باشد؟در پاسخ بايد اذعان داشت خود مدرنيته و ماهيت آن براي يک جامعه بشري نه تنها مضر نيست بلکه موجب تعالي انسان در بخش هاي مختلف اجتماعي ميشود اما آنچه در اين ميان تهديد محسوب ميشود کارکردهاي آن و تغييراتي است که در ساختار اجتماع پذيرنده ايجاد ميکند با اين پيش فرض که جوامع پذيرنده داراي فرهنگي متمايز از مبدا توليد مدرنيته باشند.

براي توضيح بيشتر بايد گفت:مدرنيته شدن در واقع مفاهيم و مصاديق فرهنگي نويني را با خود به همراه دارد که اين مفاهيم فرهنگي در تعارض و تضاد با فرهنگ جامعه پذيرنده اي هستند که هيچ گونه سنخيت و تناسب فرهنگي با جامعه فرستنده ندارند ولذا در شکل زندگي اجتماعي و پوسته اجتماع رفاه نسبي و افزايش امکانات و دانش نمايان شده اما در هسته ودرون اجتماع که اعتقادات و فرهنگ بنيادي در تمامي زمينه ها وجود دارد تزلزل وچالش ظهور پيدا ميکند.

بنابراين ظهور عصر تکنولوژي ومدرنيته شدن از يک طرف موجب افزايش سطح رفاه و سلامت جوامع اسلامي همچون ايران خواهد شد واز طرفي اگر اقدامات مقابله اي فرهنگي با تعارضات موجود در آن از سوي جامعه پذيرنده صورت نگيرد قطعا افزايش آسيب هاي اجتماعي را در پي خواهد داشت.

در پايان بايد خاطر نشان کرد: راه جلوگيري از اين افزايش آسيب هاي اجتماعي و بهره گيري مناسب از جنبه هاي مثبت پديده مدرنيته شدن در واقع استفاده بهينه از ظرفيت ها و داشته هاي دروني و اتکا به فرهنگ ديني و انقلابي است و لذا مي طلبد همچنان که اين مسير توسط مقام معظم رهبري(مدظله) مشخص و تبيين شده و توسط نهادهاي مختلف در دست اجراست در آينده نيز به صورت پيش رونده تري مد نظر قرار گرفته تا بتوان توامان با تبديل تهديدات به فرصت هاي ارزشمند هم از جنبه هاي مثبت استفاده وهم جنبه هاي منفي را خنثي کرد.

تهيه و تنظيم : باقر رجبي ويسرودي:  کارشناسي ارشد  رشته پژوهش علوم اجتماعي 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 1042
برچسب ها : باقر رجبي ويسرودي,کارشناسي ارشد,رشته پژوهش علوم اجتماعي ,مدرنيته و افزايش آسيب هاي اجتماعي,

تاريخ : پنجشنبه 5 مرداد 1396 | 5 بعد از ظهر | نویسنده : معین فرد |