مديريت جهادی، عزم ملي                                         

مقدمه

دو دهه از نامگذاری سال‌ها به اسامی متنوع از سوی مقام معظم رهبری می‌گذرد. (اسامی‌ای که در ابتدا زینتی به نظر می‌آمد، اما رفته رفته مشخص شد که اینگونه نیست و هدف رهبری فراتر از متبرک کردن سال به نام خاصی است). هر چند که ظاهر قضیه چیز دیگری را به ذهن منعکس می‌نمود. استفاده از نام امامان معصوم و رهبر انقلاب امام خمینی(ره) و نام‌هایی که سنخیت کمتری با این دسته از نام‌ها دارند مانند سال اشتغال و یا اتحاد ملی و همبستگی اسلامی از انواع نام‌هایی بودند که در ابتدای هر سال از سوی ایشان اعلام گردید.

علت نامگذاری‌ها چه می‌تواند باشد؟ این سوالی است که از جوانب گوناگون می‌توانیم به آن پاسخ دهیم. اولین ویژگی این نام‌ها را باید در ارتباط با زمان و اتفاقات و حوادث گذشته آن دانست. اصولاً این ابتکار تقریباً منحصر به فرد که بعدها مورد دست یازیدن عده‌ای دیگر مثلاً گروه‌های معاند نظام خارج از کشور قرار گرفت خود نمونه ای از رهبری و مدیریت کلان بود. در این نامگذاری‌ها سعی شده بود سال جدید در کنار تمامی مسایل و برنامه‌ریزی‌های کلان بخش ویژه‌ای نیز در نظر گرفته شود. علاوه بر حوادث گذشته پیش‌بینی آینده و در واقع نوعی آینده‌نگری هم دراین اسامی می‌توان یافت. در حقیقت با یک پیام نوروزی از سوی مقام معظم رهبری تا آخر سال تکلیف خیلی‌ها روشن می‌شود. برای مثال سالی که به سال اشتغال نام گرفت و این نامگذاری در راستای شعارها و برنامه‌های اقتصادی دولت قرار داشت و از این جهت شبهه حاکمیت دوگانه از بین رفت. از طرفی رکود اشتغال و پرداختن جامعه سیاسی کشور به بحث‌های بیهوده تهدیدی جدی برای کشور تلقی می‌شد. ولی این نامگذاری انتظارات را در راستای نیاز واقعی قرار داد.از دیگر علل این نامگذاری‌ها همگرایی تمامی فعالیتها در راستای هم بود تا برایند مطلوبی نیز پیگیری به دست آید. به بیان دیگر مهم ترین دغدغه و نیاز مادی و معنوی کشور از سوی رهبر اعلام می شد و تمام ارکان اجرایی و قانونگذاری موظف به بکارگیری ظرفیتهای خود در راستای آن می شدند.

مدیریت جهادی چیست؟

اکنون و پس از شناخت تعاریف ناصحیح از مدیریت جهادی، وقت آن رسیده است که با توجه به مؤلفه‌هایی که از سخنان مقام معظم رهبری به دست آورده‌ایم، به تعریف مورد نظر خود از «مدیریت جهادی» بپردازیم. 

1. عشق، ایمان و کار براى خدا

نظام ارزشی اسلام به انسان می‌آموزد که رفتارهای خود را به‌گونه‌ای سامان دهد که در اثر انجام آن‌ها، آدمی به خداوند متعال نزدیک شود و کمالات معنوی و ارزش‌های والای الهی به دست آورد. انجام کارهایی که در عرصه‌ی مدیریت به وقوع می‌پیوندد نیز مشمول همین قاعده خواهد بود. از این ‌رو یک «مدیر جهادی» مردم را بنده و مخلوق خداوند می‌داند و خدمت به آن‌ها را عبادت می‌شمرد.

در ضمن مدیری که دارای تفکر جهادی است تمام همّ‌وغم خویش را «رضایت الهی» دانسته و به دنبال مطرح نمودن خویش و کسب مقام و شهرت نیست. فرد جهادگر هرچه به خدا نزدیک‌تر شده و جهاد خود را ناب و خالص برای خدا انجام دهد، اکسیر جهاد او نیز ناب‌تر و کمیاب‌تر می‌شود و بالعکس.

البته یک مدیر مسلمان ممکن است نگاهی غیرعبادی به کار خود داشته و مانند پدیده‌ای مادی و دنیایی با آن برخورد کرده و نگاه خشک علمی و آکادمیک به آن داشته باشد. چنین مدیریتی حتی اگر موفقیت‌هایی نیز در پی داشته باشد، آن موفقیت‌ها بسیار ناچیز بوده و چنین نحوه‌ی مدیریتی را نمی‌توان «مدیریت جهادی» نامید.

2. جدیت، خستگی‌ناپذیری و شوق به کار

در ضمن برشمردن تعاریف اشتباه از «مدیریت جهادی»، تعریف آن را به «مدیریت پرقدرت» صحیح ندانستیم و توضیحات بیشتر را به اینجا حواله دادیم. اکنون در توضیح بیشتر آن مطلب عرض می‌کنیم که «مدیریت جهادی» مدیریتی است همراه با جدیت، خستگی‌ناپذیری و شوق به کار. پرقدرت بودن به‌تنهایی اگر همراه با جدیت و شوق نباشد، ممکن است در ادامه و بر اثر برخورد با مشکلات مسیر، به سرخوردگی و ناامیدی منجر شود. «مدیر جهادی» کار را با جدیت، شوق و خستگی‌ناپذیری انجام می‌دهد، نه فقط پرقدرت و احیاناً برای اسقاط تکلیف!

بهترین شاهد برای مطلبی که گفتیم، مرور حوادث سال‌های ابتدایی انقلاب اسلامی و بازخوانی آن چیزی است که بر بعضی مدیران اوایل انقلاب رفته است. این افراد هرچند در ابتدای کار بسیار پرقدرت وارد میدان کار شده بودند، اما خسته شدن در برابر طوفان مشکلات و به‌اصطلاح عامیانه، «بریدن» این افراد، شاهدی است بر جهادی نبودن مدیریت‌های این‌چنینی! روحیه‌ی جهادی با حرکت طبیعی در تعارض است و نسبت این دو، نسبتی معکوس است؛ یعنی هرقدر که انسان بخواهد امور دنیا و آخرتش را از مجاری عادی و با حرکتی طبیعی انجام دهد به نتیجه نخواهد رسید. لازمه‌ی روحیه‌ی جهادی حرکتی بی‌وقفه در هر شرایط مکانی و زمانی و امکاناتی است و این امر، یعنی دارا بودن روحیه‌ی «خستگی‌ناپذیری»، آن‌چنان‌که رزمندگان دفاع مقدس الگوی عملی آن بودند که در سخت‌ترین شرایط، گاه تا چند شبانه‌روز، بدون استراحت به جهاد فی‌سبیل‌الله می‌پرداختند.

قرآن کریم نیز در آیه‌ی 87 سوره‌ی بقره می‌فرماید: «وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَى الْکِتابَ وَ قَفَّیْنا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ...» یعنی خداوند به موسی، کتاب تورات عطا فرمود و پس از آن پیامبرانی پشت سر هم فرستاد تا دین الهی را تبلیغ کنند. این آیه نیز به ما می‌فهماند که یکی از نکات لازم در راه رسیدن به موفقیت، پیگیری و تداوم برنامه‌ها برای حصول نتیجه‌ی نهایی است. همچنان‌که خداوند، پیامبران را پشت سر هم برای دعوت مردم فرستاده است.

پرقدرت بودن به‌تنهایی اگر همراه با جدیت و شوق نباشد، ممکن است در ادامه و بر اثر برخورد با مشکلات مسیر، به سرخوردگی و ناامیدی منجر شود. «مدیر جهادی» کار را با جدیت، شوق و خستگی‌ناپذیری انجام می‌دهد، نه فقط پرقدرت و احیاناً برای اسقاط تکلیف!

3. گام‌های بلند

برداشتن گام‌های بلند و ریسک‌پذیر بودن، یکی دیگر از مؤلفه‌های «مدیریت جهادی» است. البته بدیهی است که ضمانت موفقیت و پشتوانه‌ی هر گام بلندی، بررسی‌های علمی و داشتن برنامه‌ی صحیح است که یک «مدیر جهادی» از آن‌ها برخوردار است. نمونه‌ی این گام‌های بلند و ریسک‌پذیری را در «مدیریت جهادی» دولت نهم و طرح‌هایی مثل هدفمندسازی یارانه‌ها، سهمیه‌بندی بنزین و مسکن مهر دیده‌ایم و اگر احیاناً در بخش‌هایی از این طرح‌ها با مشکلاتی مواجه بوده‌ایم، ناشی از کم‌دقتی در مقدمات و طرح‌ریزی‌های اجرایی بوده است.

4. چالش با موانع و عبور از آن‌ها

مقام معظم رهبری چالش با موانع را از ویژگی‌های «مدیریت جهادی» معرفی کرده‌اند. این موانع چنانچه در لابه‌لای بیانات معظم‌له نیز ذکر شده‌اند، می‌توانند ضعف‌های فکری و عقلانی، راحت‌طلبی، آسان‌گرایی، آسان‌پنداری، گریز از چالش‌ها، عادت‌های تاریخی (مثل «ما نمی‌توانیم») و چیزهایی از این قبیل باشند که یک «مدیر جهادی» با توکل به خداوند متعال و با جدیت و خستگی‌ناپذیری خود از تمامی این موانع به سلامت عبور خواهد کرد.

5. شتاب همراه با تدبیر

غیر از برداشتن گام‌های بلند، داشتن شتاب مناسب نیز از ویژگی‌های یک «مدیر جهادی» است. چه بسیار کارهای مفیدی که به خاطر تأخیر و عدم شتاب مناسب، در زمانی به انجام رسیده‌اند که یا دیگر هیچ فایده‌ای نداشته‌اند و یا بسیار کم‌فایده بوده‌اند. البته همان‌طور که در عنوان مبحث ذکر شده، این شتاب به‌هیچ‌وجه منافاتی با تدبیر ندارد و اساساً تدبیر امور ملازم با کندی نیست. در نتیجه، باید گفت تدبیر به موقع و شتاب در انجام کار ضامن موفقیت یک «مدیر جهادی» در وظایف محوله است.

6. بصیرت و عدم غفلت از وجود دشمن

بصیرت، دشمن‌شناسی و عدم غفلت از وجود دشمن، جزء مقومات یک «مدیریت جهادی» به شمار می‌روند و همان‌طور که مقام معظم رهبری تأکید کرده‌اند، «هر تلاشى را جهاد نمی‌گویند؛ ممکن است کسى یک کار علمى‌‌اى هم بکند، [اما] جهاد نباشد. جهاد آن حرکتى است که در مواجهه‌‌ى با یک خصم، با یک دشمن، انجام می‌گیرد.»

لزوم داشتن بصیرت برای یک مدیر جهادی از آیه‌ی 45 سوره‌ی مبارکه‌ی ص نیز قابل استفاده است. آنجا که خداوند متعال در ضمن برشمردن صفات ویژه‌ی پیامبران الهی، که مدیران جهادی نمونه بوده‌اند، می‌فرماید: «وَاذْکُرْ عِبَادَنَا اِبْرَاهِیمَ وَ اِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ اُولِی الاَیدِی وَ الاَبْصَارِ» یعنی از پیامبران پیشین، ابراهیم و یعقوب و اسحاق یاد کن که دارای قدرت و بصیرت بودند.

7. عدم فراموشی آرمان و جهت

و آخرین مؤلفه‌ای که از بیانات رهبری معظم استفاده می‌شود و به نظر می‌رسد در «مدیریت جهادی» نقش محوری داشته باشد، فراموش نکردن آرمان‌ها و گم نکردن جهت و مسیر است. بهترین تعریف از آرمان‌های نظام را هم باید در بیانات خود معظم‌له یافت. از جمله ایشان در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 14 شهریور 92، در ضمن بیاناتی می‌فرمایند:

 «آنچه ما تصور می‌کنیم که وظیفه‌ی ماست، وظیفه‌ی مجموعه‌ی مسئولان کشور است، وظیفه‌ی دولت جمهوری اسلامی است، این است که این سه مؤلفه‌ی بزرگ را برای همه‌ی تصمیم‌گیری‌ها و همه‌ی اقدام‌ها در نظر داشته باشند: 

مؤلفه‌ی اول عبارت است از آرمان‌ها و اهداف نظام جمهوری اسلامی که این اهداف و آرمان‌ها مطلقاً نبایستی از نظر دور بشود که آرمان نظام جمهوری اسلامی را می‌شود در جمله‌ی کوتاهِ ایجاد تمدن اسلامی، خلاصه کرد.

تمدن اسلامی یعنی آن فضایی که انسان در آن فضا از لحاظ معنوی و از لحاظ مادی می‌تواند رشد کند و به غایات مطلوبی که خدای متعال او را برای آن غایات خلق کرده است برسد، زندگی خوبی داشته باشد، زندگی عزتمندی داشته باشد، انسان عزیز، انسان دارای قدرت، دارای اراده، دارای ابتکار، دارای سازندگی جهان طبیعت؛ تمدن اسلامی یعنی این. هدف نظام جمهوری اسلامی و آرمان نظام جمهوری اسلامی این است.

مديريت جهادي در عرصه فرهنگ

 فرهنگ جهادي يک مفهوم کلي است که ازجمله مصاديق آن دين محوري، ولايت مداري، ايثار و ازخودگذشتگي، مردم گرايي، ارزش مداري، انعطاف پذيري، خودباوري، نوآوري، پويايي، ماموريت پذيري و... مي‌باشد. مديريت جهادي در عرصه فرهنگ را مي توان عمل، فراگرد، پيامد يا حالتي دانست که براي تعالي انسان ها پديد مي آيد و اين به نوبه خود به معني پيش بردن، روان سازي رشد، متحول کردن فرصت ها،کامل کردن، برتري بخشيدن يا بالابردن امور انساني است. بنا به تعبير مقام معظم رهبري عرصه فرهنگي، عرصه جهاد است، لذا کساني که در عرصه فرهنگي حضور داشته و مديريت مي نمايند بايد حق جهاد را بجا آورند و آن گونه که شايسته است به ترويج ارزش هاي ديني و واقعيات انقلاب اسلامي و دفاع مقدس بپردازند. مديريت جهادي در عرصه فرهنگ مجاهدت، فداکاري و ازخود گذشتگي مي خواهد و با دستور و حُکم پيش نمي روند بلکه لازمه موفقيت در اين عرصه، انگيزه، ايمان و حضور فعال انسان هاي معتقد به ارزش هاي ديني و انقلاب اسلامي است. نظريه و عملکرد مديريت جهادي در عرصه فرهنگ نخست بر جنبه‌هاي انساني و اجتماعي سازمان توجه دارد. مديريت جهادي در اين عرصه براي بهتر کار کردن از رويکردهاي ديگري ياري مي گيرد، به ساختار و طرح سازماني نظر مي‌دوزد و فن شناسي و محيط سازماني را تحت بررسي قرارمي دهد.

یکی از کارهای محوری که زمینه عاقبت به خیری را فراهم می کند این است که انسان به مسئولیت هایی که بر عهده او قرار دارد به چشم اهمیت نگاه کند. اهمیت شناخت و شکر نعمت به خصوص شکر عملی را بسیار مهم است و ما زمانی می توانیم شکر یک نعمت را به جا بیاوریم که در مرحله اول بتوانیم این نعمت را بشناسیم و درک کنیم. همه ما باید قدردان خون 220 هزار شهید باشیم که در راه اعتلا، حفظ و پیروزی انقلاب اسلامی جان خود را فدا کردند تا اسلام و نظام مقدس اسلامی به حرکت خود ادامه دهد. نعمت انقلاب و نعمت رهبری دو نعمت بزرگی است که برای ما وجود دارد و ما باید قدر این نعمت ها را بدانیم. موضوع آتش به اختیار در بحث فرهنگی که مورد تاکید مقام معظم رهبری است تکیه بر کار فرهنگی خود جوش و پرهیز از بی قانونی و محکوم نکردن جریان انقلابی کشور دارد.

پيشنهادات

1.مديريت جهادي بايد اصل خدا محوري و عدم تقدم بر خدا و رسول اكرم(ص) و ائمه اطهار و اوليا و بزرگان دين را به عنوان شاخصه ي عملي در برنامه هاي خود داشته باشد .

2.مديريت جهادي بايد اصل اطاعت پذيري از ولايت فقيه را جز الزامات ديني خود بداند.

3.مديريت جهادي بايد در هر زمان متناسب با نياز آيين نامه ها و دستورالعمل هاي خود را طراحي وانعطاف پذير باشد يعني متناسب با تحولات و تهديدات فرصت ها را به دست بياورد.

4.مديريت جهادي بايد روحييه خطر پذيري را جهت كاركنان با التزام عملي مديران  به اين موضوع احيا نمايد.

5.مديريت جهادي توجه به روحيات و خواسته هاي نيروي انساني را تامين مي نمايد.

6.مديريت جهادي به كار  به عنوان عبادت مي نگرد.

7.مديريت جهادي اخلاق محور است .

8.مديريت جهادي حافظ بيت المال است و قناعت را رعايت مي كند.

سخن آخر

با توجه به مطالبی که تا اینجا گفتیم و با توجه به مؤلفه‌هایی که از بیانات رهبری معظم انقلاب استفاده کرده‌ایم، «مدیریت جهادی» را این‌چنین تعریف می‌کنیم: «مدیریت جهادی مدیریتی است با عشق و ایمان به خدا، خستگی‌ناپذیر، با گام‌هایی بلند و دارای شتاب مدبرانه که با بصیرت و دشمن‌شناسی خود از موانع پیش رو یکی پس از دیگری می‌گذرد و به‌سوی ایجاد تمدن اسلامی به پیش می‌رود.

گردآورنده: معین رمضانی کارشناس فقه و حقوق اسلامی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 517
برچسب ها : معین رمضانی کارشناس فقه و حقوق اسلامی,مديريت جهادي در عرصه فرهنگ,مديريت جهادی, عزم ملي,مدیریت جهادی چیست؟سخن آخر,

تاريخ : پنجشنبه 5 مرداد 1396 | 5 بعد از ظهر | نویسنده : معین فرد |