(دیار ماندگار)از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند

متن مرتبط با «معين رمضاني كارشناس الهيات گرايش فقه» در سایت (دیار ماندگار)از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند نوشته شده است

هوش هیجانی در محیط کار و کاربرد های آن

  • هوش هیجانی در محیط کار و کاربرد های آن تحقیقات فراوان در اکثر نقاط دنیا نشان می دهند که هوش هیجانی برای موفقیت در خانه و در محیط کار بسیار حیاتی بوده و توجه بسیاری از مردم دنیا را به خود جلب می کند، زیرا برای مردم آشنا و ملموس است. فهمیدن اینکه چرا هوش هیجانی مهم است کار دشواری نیست، زیرا انسان ها برای درک کردن خلق شده اند. در چند دهه پیش، شرایط به نحوی پیش می رفت که افراد بایستی مانند ربات ها کار می کردند. به نظر فو و همکاران(2004) مکتب مدیریت علمی و اتخاذ راهکارهای علمی کردنفعالیت های هر شغل و تدوین قوانین حرکت برای انجام آن، سعی در کاهش حرکات زائد کار و تبع آن افزایش بهروری داشت اما مرور زمان نارسائی های این مکتب را نشان داد. امروزه باور بر این است که هیجان ها می توانند در محیط کار بسیار موثر باشند. بر اساس تحقیقات هوش عقلی حداکثر 10% بر عملکرد و موفقیت تاثیر دارد (مخصوصاً در حوزه مدیریت)؛ البته تحقیقات گلمن و امرلینگ (2008) بیان می کند که هوش عقلی نسبت به هوش هیجانی پیشگوی بهتری برای کار و عملکرد علمی فرد است. اما زمانی که این سوال مطرح می شود" آیا فرد می تواند در کار خود بهتر باشد و یا مدیری لایق باشد؟" در اینجا هوش هیجانی معیار بهتری است، هوش عقلی احتمالاً برای به دست آوردن این جواب کارائی کمتری دارد. استفادهاز هوش هیجانی در محیط کار یعنی پیدا کردن مهارت برای متوجه شدن به حضور هیجان ها در وضعیت های مختلف، کنترل بهتر احساساتی که مانع راه می شوند و اجازه به خود برای انجام رفتارهای جدید است با توجه به اهمیت استفاده از هوش هیجانی در محیط کار، آقایار و شریفی درآمدی (1388) کاربردهای هوش هیجانی در محیط کار را عبارت از توسعه شغلی (بهبود کار راهه)، توسعه یا بهسازی مدیریت (مدیریت بوسیله تکیه برمهارت هایی غیر از مهارت های فنی) و اثربخشی گروهی (هم-افزایی نقش گروها) می دانند گلمن و همکاران او (1999) معتقدند که هوش هیجانی در تمام رده های سازمانی کاربرد زیادی دارد، اما در رده های مدیریتی اهمیتی حیاتی می یابد. آنان مدعی هستند هوش هیجانی تاحدود 58% بهترین ها را در موفقیت رهبری ارشد از ضعیف ترین ها جدا می سازد. زیرا شرایطی که در راس سلسله مراتب سازمانی بوجود می آید سریعتر گسترش می یابد، چراکه هر کسی به مدیر و فرد بالا دست خود نگاه می کند و افراد زیر د,معين رمضاني كارشناس الهيات گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي،هوش هیجانی در محیط کار و کاربرد های آن،هوش هیجانی در محیط کار، آقایار و شریفی درآمدی ...ادامه مطلب

  • قدرت من در ارتباطات انساني

  • قدرت من در ارتباطات انساني 1.ایجاد ارتباط اجتماعی: افرادی که بیشتر از واژه من استفاده می کنند دارای اعتماد به  نفس  بالاتری از دیگران هستند. این افراد براحتی می توانند خودشان را محور برقراری ارتباط قرار دهند. در نظر بسیاری از افراد استفاده از واژه من جالب و گیراست. به ویژه هنگام مصاحبه های شغلی و یا پیوستن به گروه های جدید.   ۲. شفاف سازی: استفاده از واژه من باعث شفاف سازی و دوری از هرگونه شایعه پراکنی یا دخالت حدس و گمان نسبت به منظور یا همان نیت طرفین ارتباط می شود. همیشه لازم است که ارتباطات با پیام های کاملا واضح همراه باشد و گاهی اوقات افراد برای گیج کردن مخاطب از ضمیرهای سوم شخص استفاده می کنند. افرادی که قصد دارند از اصالت بیشتری در روابط انسانی برخوردار باشند لازم است تا به تمرین استفاده از ضمیر من بپردازند. ۳. مسئولیت پذیری: افرادی که از واژه من بجای او، آنها، مردم، دیگران، آدما، برخی ها و... استفاده می کنند در حقیقت ظرفیت بالاتری از پذیرش ابعاد شخصیتی خود فراهم می آورند. وقتی می گوییم: "نظر من این است که..." یا "من اینگونه فکر می کنم که..." یعنی نسبت به نقد همین افکار و رفتارها هم منعطف و آماده شنیدن حرف های دیگران هم هستیم. ۴. تمرکز بر احساسات: برای دقت بیشتر بر آنچه که به آن رد و بدل شدن عواطف یا احساسات می گویند لازم است که ضمیر من و تو استفاده کنیم. ضمیر من برای بیان راحت و سر راست چیزی که در لحظه تجربه می کنیم بهترین راه است. همچنین مخاطب قرار دادن فرد مقابل نیز باعث تمرکز بر اینجا و اکنون می شود که برای نتیجه گیری از بحث ها انکار ناپذیر است. البته بسیاری از انسان ها بجای این روش از استعاره، کنایه، مثال و روش هایی چون شوخی و سئوال پرسیدن استفاده می کنند.  نتیجه گرایی: معمولا گفتگوی بسیاری از ما انسان ها بی نتیجه رها می شود. در حالی که باید هدف از گفتگو را قبل شروع آن مشخص کنیم. در ساده ترین محاوره ها هم اهدافی نهفته است. به این جمله دقت کنید: سلام! صبح بخیر. اریک برن که از روان درمانگران بزرگ معاصر است برای هرکدام از این کلمات و عبارات اسم ضربه را انتخاب کرد. این ضربه های مثبت با هدف برقراری ارتباط، نشان د,معين رمضاني كارشناس الهيات گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي،قدرت من در ارتباطات انساني،ایجاد ارتباط اجتماعی،مسئولیت پذیری ...ادامه مطلب

  • راههاي شاد زيستن از منظر قرآن

  • راههاي شاد زيستن از منظر قرآن اسلام تفريح و نشاط را از جمله نيازهاي غريزي در انسان مي داند و از اين رو كسب شادكامي را نه تنها مذمت نمي كند، بلكه بدان ترغيب و تشويق نيز مي نمايد. نكته اساسي در اين ميان آن است كه اسلام هر نوع لذت و شادي را تأييد نمي كند بلكه شادي هايي را مورد تأييد و ترغيب قرار مي دهد كه بتواند به رشد شخصيت آدمي ياري رساند و از غفلت او در لهويات جلوگيري نمايد. در اين نوشتار به بررسي برخي از راهها براي شاد زيستن اشاره مي كنيم كه از نظر اسلام مورد تأييد است. راه هاي شاد زيستن همه ما در زندگي به دنبال خوشبختي و سعادتمندي هستيم. شادي و نشاط در زندگي از جمله عواملي است كه احساس رضايتمندي و خوشبختي را براي انسان به ارمغان مي آورد. «خنده» تظاهر بيروني و ظاهري خلق است كه سبب آرامش و نشاط دروني مي گردد. حضرت علي عليه السلام فرمودند: كونوا كالنحله؛ مانند زنبور عسل باشيد. يعني دهان ديگران را شيرين كنيد و با شادي كام ديگران را شاد نگه داريد. تحقيقات نشان داده است كه خنده نه تنها سبب نشاط افراد مي گردد بلكه سلامت آنها را نيز تضمين مي كند. خنده، سيستم ايمني بدن را مقاوم مي سازد و توانايي بدن در برابر عفونت را افزايش مي دهد. از طرف ديگر خنده سبب كاهش سطح هورمون هاي استرس زا شده و از تأثيرگذاري آنها بر روي سيستم ايمني بدن جلوگيري مي كند. هنر شاد بودن و شاد زيستن مستلزم توانايي خنديدن به مشكلات در كوتاهترين زمان ممكن پس از وقوع آنهاست. از اين رو در دستورات ديني ما توصيه شده است كه همواره متبسّم و خنده رو باشيم تا جايي كه از نشانه هاي مؤمن خنده در چهره و حزن در قلب شمرده شده است. به تعبير ديگر از جمله راه هاي شاد زيستن آن است كه انسان تلاش كند همواره لبخند بر لب داشته باشد و چهره اي گشاده و بشّاش به خود بگيرد هرچند در قلب خود حزن و اندوهي را قرار داده است. «خنده»هاي درست و حسابي! بنابراين خنده از جمله راههاي شاد زيستن است كه اسلام به طور جدّي آن را توصيه مي نمايد. خنده، سيستم ايمني بدن را مقاوم مي سازد و توانايي بدن در برابر عفونت را افزايش مي دهد. از طرف ديگر خنده سبب كاهش سطح هورمون هاي استرس زا شده و از تأثيرگذاري آنها بر روي سيستم ايمني بدن جلوگيري مي كند. اما از سوي ديگر مؤمنين را از قهقهه زدن منع مي كند و آن را از شيطان مي داند,معين رمضاني كارشناس الهيات گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي،راههاي شاد زيستن از منظر قرآن ...ادامه مطلب

  • ولایت فقیه در اعتقادات اسلامی چيست

  • ولایت فقیه در اعتقادات اسلامی  در فرهنگ اسلامی، پس از توجه به ضرورت وجود زمامدار برای جامعه، هیچ کس به خودی خود حق چنین امری را ندارد، جز خداوند متعال که تمام شئون هستی آدمی از اوست و همین امر اقتضا می کند که انسان مطیع اوامر و نواهی او باشد. حال اگر او ما را به تبعیت از شخص یا گروهی خاص فرا خواند، ما نیز اطاعت می کنیم و اگر برای زمامدار شرایطی را بیان کرد و تعیین شخص او را از بین حائزین شرایط بر عهده ما گذارد، باز مطیع او خواهیم بود. مسلمانان از گذشته تا حال اعتقاد داشته اند که خداوند متعال زمامداری امت اسلام را به شخص رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) سپرده و سپس به اعتقاد پیروان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) این امر به امامان معصوم(علیهم السلام) منتقل شده است." (هادوی تهرانی، مهدی، ولایت و دیانت، ص 59)  "از دیدگاه شیعه، ولایت فقیه در عصر غیبت، ادامه ولایت امامان معصوم(علیهم السلام) است، همان گونه که ولایت آنها در امتداد ولایت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) قرار دارد و حاصل آن، اعتقاد به این نکته است که در رأس جامعه اسلامی و در مقام مدیریت کلان آن باید یک اسلام شناس قرار گیرد که اگر معصوم(علیه السلام) حضور داشت، شخص او و اگر نبود، فقیهان این مسئولیت را بر عهده خواهند داشت." به دنبال آن و بنابر بیشتر نظرات، فقیه در مسائل حکومتی، از همان اختیارات معصوم(علیه السلام) برخوردار است. البته، تعدادی از فقهای متأخر، دائره ولایت فقیه را محدودتر دانسته و آن را به تمام امور حکومتی گسترش نمی دهند. با توجه به آنچه گفته شد، می توان چنین نتیجه گرفت: 1. ولایت فقیه، مسئله ای فقهی است و هر چند اکثریت قریب به اتفاق علمای شیعه بدان اذعان دارند، اما نمی توان آن را از اصول اعتقادی دانست که هر شخصی ولو مجتهد و محقق، به محض عدم پذیرش آن، از دایره مکتب تشیع خارج شود. 2. افرادی که تئوری ولایت فقیه را پذیرفته و می دانند که ولی فقیه موجود نیز با طی روال شرعی و قانونی به این منصب رسیده است، نمی توانند از اطاعت عملی او سرپیچی کنند. 3. در ضمن، مسلمانانی که به ولایت فقیه معتقد نبوده و یا بر این باورند که شرائط آن در شخصی که با عنوان ولی فقیه، اداره جامعه را بر عهده دارد، موجود نیست و نیز هم وطنان غیر مسلمانی که از اساس، اسلام را قبول نداشته تا به لوازم آ,معين رمضاني كارشناس الهيات گرايش فقه و مباني حقوق اسلامي ،ولایت فقیه در اعتقادات اسلامی ،مشروعیت اجرایی ولایت فقیه ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها